جدیدترین یادداشتها
همه- اگر هر چی بودیم ما که رفتیم...
- کجا همی روی ای دل بدین شتاب کجا...
- چشمها را باید شست...
- عبور از خاکریز دریا...
- هدیه گران بها ...
- سر چشمه ی اندیشه های خوب...
- یکی هست که مارو خیلی می خواد....
- سلامی با تاخیر
- دیشب رفت...
- سنبل عشق...
- شعر سبز...
- ای شاهد جان ...
- برنامه ریزی عشق...
- بی انتها...
- دیگه جز تو چیزی نمی بینم...
بایگانی
- اسفند 1383 1
- مهر 1383 1
- شهریور 1383 3
- مرداد 1383 6
- تیر 1383 10
- خرداد 1383 8
- اردیبهشت 1383 15
- فروردین 1383 4
- اسفند 1382 4
- بهمن 1382 4
- دی 1382 4
- آذر 1382 9
- مهر 1382 2
- شهریور 1382 1
آمار : 22247 بازدید
Powered by Blogsky
مصطفی
جمعه 12 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 03:27 ق.ظ
سلام وبلاگ بسیار خوبی دارید موفق و پیرروز باشید
به من هم سری بزنید.
سلام
مرسی سر زدی.
این شعر مولانا اشتباه چرا نوشتی؟:(
من غلام غمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن .....
جز---غیر
پش---پیش
آقای بژ اسمش فقط یک اسم بود.یعنی منظوری نداشتم.باران هم چون از اسمش خوشم میاد.
به امید دیدار
بدرود.
این رو توی یک موزیک قدیمی پیدا کردم
از طرز صحیح شعرش زیاد اطلاعی نداشتم
چشم درستش می کنم.
عشق دوست، سینه سوختن دارد
پس سلامی گرم بر سینه سوخته‌ی دوست
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست...