گوسفند قدر نشناس...؟!!!؟؟!؟!

می فروشمت به یه گوسفند فروشبعضی آدما خیلی پستن واقعا پستن تا به یه جایی می رسن دوستو رفیقاشون رو به باد فراموشی می سپارن خوب چرا؟ اینو نمی دونم مثلا یه نمونش یکی از هم کلاسی های قدیمیم (مردوشور ریختشو ببرن) ، که یه مدتی با هم سر یه میز بودیم ، قدو هیکل دو برابر بقیه ، که خیلی از خود راضی و مغرور هم بود ، خوب هر کس جای اون بود شاید به نژاد اصیلش که بر می گرده به گوسفندای ممد آباد فخر بورزه ، به کار همه کار داشتو همین شده بود بلای جون همه بگزریم...به هر حال با هم که بودیم! کمی تا قسمتی نیمه ابری صمیمی که بودیم که با کمال تاسف چند روز پیش با یکی از دوستام با هم بودیم که از بد روزگار دیدمش اصلا زمین تا آسمون تغییر کرده بود هم چین صافو صوف اتو کشیده کیف سانسونت، موها فرق وسط هر چی خل و گیرسو واسکازینو والوانینو از  این جور حرفا به موهاش زده  بود قیافه ش شده بود عین این عکسه ... اول خودش رو از دور مشتاق گرفته بود ما هم با مرامو رفیق شناسو لوطی لبو دهن تر کردیم یه ملچ ملوچ حسابی راه بندازیم توی این فکر که  الان چجوری با هم احوال پرسی کنیم و چطوری از سرو کول همدیگه بالا بریم که آقا با بی توجهی فقط با لحجه ی فصیح تهرانی پرسید ساعت چنده؟ (کوفته ساعت چنده) و رفت ما رو می گی کنف شدیم جلو رفیقمون  انگاری یه سطل آب یخ ریختن رو سرمون ، از اون طرز رفتارش  بهم خیلی بر خورد ، آخه گوسفند با رفیقش آدم این جوری تا می کنه خودتو نشون دادی (آدم فروش می دمت دسته یه گوسفندفروش ) یادم باشه دفعه ی بعد اگه چشمای آهوییم بهت افتاد یه کم علف چلوف بندازم جلوت تا واسه من اون سم طلایی تو به نشانه ی هر چه تمام تر در اصیل بودن نژاد گوسفند بودنت تکون بدی ولی خودمونیم ما ، من که اونو دیدم این عکسه چقدر بهش می یاد شاید عکس خودش باشه.

امیدوارم شما از این جور رفیقا نداشته باشین .

همیشه با صفا با مرام لوطی باشین یا حق.

نظرات 4 + ارسال نظر
مسافر هتل کالیفرنیا شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 03:24 ق.ظ http://sokote-marg.blogsky.com

داش مصطفی من بهت لینک دادم
فدای تو

کاغذ بی خط شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 02:53 ب.ظ http://charghad.persianblog

سلام................خیلی جالب بود..........شاد باشی

مهستی دوشنبه 25 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 04:53 ب.ظ

سلام داشی جون چه وبلاگ قشنگی داری خیلی قشنگم می نویسی همیشه موفق باشی خدانگهدار.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 12:42 ق.ظ

از نامه ای که برام نوشتی خیلی ممنونم مهناز هستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد