-
به آرشیو موضوعی وبلاگ آبی و سفید خوش آمدید.
پنجشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1383 10:21
-
پذیرای دل ۲...
سهشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1383 20:46
قلب من پذیرای همه ی صورت هاست قلب من چرا گاهی است برای غزالان وحشی و صومعه ای است برای راهبان و معبدی است برای بت پرستان و کعبه ای است برای عاشقان . قلب من ارواح مقدس تورات است و کتاب آسمانی قرآن.
-
به دریا بنگرم...
دوشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1383 23:12
به دریا بنگرم دریا تو وینم بصحرا بنگرم صحرا تو وینم بهرجا بنگرم کوه و درو دشت نشان از قامت رعنا تو وینم
-
همکاری و معرفی یه سایت...
یکشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1383 14:27
دوستان عزیزی که به اشعار عرفانی شاعران غربی علاقه مند هستند می تونند به وب سایت جناب آقای محمد حسین انصاری بروند در اینجا مجموعه ای از اشعار شاعران غربی ترجمه خود ایشان و ترجمه دکتر حسین الهی قمشه ای در دست رس علاقه مندان می باشد این وب سایت به دو زبان فارسی و انگلیسی می باشد که لینک این وب سایت رو من خیلی وقت پیش است...
-
The Da Vinci Code
جمعه 25 اردیبهشتماه سال 1383 12:13
بالاخره ترجمه کتاب راز داوینچی یکی از شاهکارهای دن بروان توسط بروبچ باشگاه بعد هفتم تموم شد .نکاتی است که باید به سمع و نظرتون برسونم.نسخهای که پیوند داونلود آن در زیر است، نسخهی کامل است، اما بازبینیها و اصلاحات نهایی روی آن اعمال نشده است. نسخهی نهایی کاغذی،هم اکنون توسط انتشارات زهره زیر چاپ است و تا اواخر...
-
زندگی ...
پنجشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1383 13:48
هر چقدر که آدم عمر کنه آخرش تعداد عکساش که از هر سالش یکی بگیره از شصت و یا هفتاد تا بیشتر تجاوز نمی کنه . حالا فرض کنیم که یارو اصلا تو این کره نبوده تمام عمرش رو تو مریخ گزرونده تو این دنیا هیچ غصه ای ندیده هیچ رنجی نکشیده .با هیچ نامردی رفاقت نکرده و خیلی زرنگ بوده یه چند سال از دست ازرائیل جون سالم به در برده تعدا...
-
ااااااااااااه...
یکشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1383 18:03
یعنی چی اااااااااااه... یعنی اینکه باز دلم گرفته نمی دونم چیکار کنم . یه عالمه داستان و وبلاگ و خبر و کتاب رو کامپیوتر دارم که نگو اما کو حالش که آدم بخواد بخونش ای کاش یه دفعه همشون مثل یه کتاب بشه .اونوقت دراز بکشم روی تخت و شروع کنم به خوندن هیچی به کتاب نمی رسه .نمی دونم شاید نظر شما فرق کنه اما من با کامپیوتر...
-
ویلیام شکسپیر...
یکشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1383 13:01
نمی دونم این اشعار از ویلیام شکسپیر رو که اون پایین گذاشتم کسی خونده یا نه خوب فکر می کنم کسی نخونده باشه خیلی رومانتیکه حتما بخونید. «ویلیام شکسپیر » منبع:زندگی نامه ی ویلیام شکسپیر ترجمه دکتر حسین الهی قمشه ای جهان سخنگو (آنطور که تو بخواهی ,پرده ی دوم ,صحنه ی اول) اگر از غوغای عالم و اشتغالات زندگی دمی فارغ شویم,...
-
دنیای فوتبال...
جمعه 18 اردیبهشتماه سال 1383 19:20
سلام دوستان امروز هم می خوام براتو وبلاگ دنیای فوتبال رو معرفی کنم این وبلاگ تازه آغاز به کار کرده در این وبلاگ من به همراه پسر عمه های عزیزم اشتراکی مطالب می نویسیم امیدوارم همه تون موفق باشی بای.
-
بارون میاد جر جر پشت خونه ی هاجر...
دوشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1383 00:14
فکر کردید چه چیزی تونسته منو نصف شب از زیر رخت خواب گرمو نرم بکشه بیرون از تیتر معلومه داره بارون میاد اونم تو این موقع شب البته چیز زیاد تازه ای نیست ولی خیلی رومانتیکه با صدای لالایی بارون خوابتون ببره همینطوره , هیچ لالایی البته بعد از لالایی مادر به این لالایی نمی رسه اه مثل اینکه لالایی آسمون و ابرها داره تموم...
-
اولین هدیه روز معلم من ...
یکشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1383 00:50
خوب این روز معلمم برای من یکی که بد نبود .چرا؟توضیح میدم چرا ما و خانواده ی عمو م تو یه آپارتمان با هم زندگی می کنم .این عموی ما یه پسر شش ساله داره که اسمش علی سینا ست.که هنوز یه سال مونده بره مدرسه اما یه مدتی است که میاد بالا تو اتاق من؛و من بهش درس می دم و یه چهار تا خط و نقطه و خط فاصله بهش سر مشق میدم با کلی ذوق...
-
یه ترفند برای بلاگ اسکایی ها...
چهارشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1383 13:16
از وقتی که بلاگ اسکای به گوه خوردن افتاده و تبلیغات رو وبلاگها گذاشته از توی یه وبلاگ که الان یادم نیست کدوم یکی بود یه چند تا کد جاوا خیلی جالب پیدا کردم یکی برای برداشتن تبلیغاتهای بلاگ اسکای و یکی هم برای برداشتن تبلیغاتهای پرشین بلاگ من مال بلاگ اسکای رو امتحان کردم فقط همون اول یه صحنه تبلیغات روی وبلاگ میاد اما...
-
Who Moved my cheese
شنبه 5 اردیبهشتماه سال 1383 13:22
می خام برای اولین بار یک کتاب براتون معرفی کنم. احتمالا کسانی که زیاد اهل کتاب هستند یا کتاب رو خوندن و یا پشت ویترین کتاب فروشی ها زیاد دیدن, برای اینکه حقوق ناشر رو مراعات کرده باشم فقط با یه توضیح کوتاه در باره داستان که سر رشته ی داستان دستتون بیاد اکتفا می کنم البته با یه مقدمه کامل از دکتر کنت بلانچارد در باره...
-
مولای عشق...
پنجشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1383 00:54
ایام سوگواری مولا مون امام حسینم گذشت امیدوارم از درسهای کربلا برای رسیدن به عشق حقیقی, عشقی که باعث شد حتی در کربلا طفل شش ماهه رو قربانی حق کنند استفاده کرده باشید این اشعار رو که , برگ سبزی است به پیشگاه مفسر عشق الهی (مولای عشق امام حسین علیه السلام ) تقدیم می دارم . بر گرفته از: آلبوم مولای عشق خواننده :علیرضا...
-
وفات سه مولای عشق بر همگان تسلیت
دوشنبه 31 فروردینماه سال 1383 09:44
رحلت حضرت رسول اکرم (ص) و همین طور شهادت امام حسن مجتبی (ع) و شهادت علی ابن موسی الرضا را به تما بلاگ اسکایی ها و بلاگر ها تسلیت عرض می کنم
-
... (...) {...}
جمعه 28 فروردینماه سال 1383 18:58
خواب یا بیداری ؟ خواب گریه یا خنده؟ خوب معلومه گریه بی فکر بودن یا آینده نگر بودن؟ این که دیگه پرسیدن نداره خوب بی فکر بودن وهزارو یک سوال و جواب دیگه ... خیلی وقته که دیگه دستو دلم به نوشتن نمیره ، چرا؟ نمی دونم ، معمولا زمانی بیشتر می نویسم که نتونم حرفی رو به کسی بزنم اون وقت مجبورم بیام اینجاو چرتو پرتهای رو...
-
پذیرایی دل
پنجشنبه 27 فروردینماه سال 1383 10:43
«موحیدین» قلب من پذیرای همه ی صورت هاست قلب من چرا گاهی است برای غزالان وحشی و صومعه ای است برای راهبان و معبدی است برای بت پرستان و کعبه ای است برای عاشقان .قلب من ارواح مقدس تورات است و کتاب آسمانی قرآن. برگرفته از سخنان استاد الهی قمشه ای
-
سال نو مبارک
شنبه 1 فروردینماه سال 1383 19:30
سال یک هزار و سیصد و هشتادو چــــی سه به همه وب لاگ نویسها بل اخص بلاگ اسکایی ها بازم چـــــی مبارک بالاخره چــــــی فروردین 83 چـــــی به آرشیو وبلاگ اضافه شد موفقو پیروز باشید .
-
اندر احوالات توپ پلاستیکی ...
سهشنبه 26 اسفندماه سال 1382 10:49
برای اینکه یک روز بیفتید دنبال یه توپ پلاستیکی و با پاهاتون اون رو لگد مال کنید ، یه عده جمع میشید و با هم به دو گروه مخالف تقسیم میشید ، وقتی که توپ گرد برای اولین بار افتخار برخورد با سمهای مبارک شما رو کسب کرد ، اینقدر بهش لگدو اردنگی می زنید که بدبخت بعضی وقتها بادش در میره ، یا وقتی از دست شما ها به شاخه ی درختی...
-
گوسفند قدر نشناس...؟!!!؟؟!؟!
جمعه 22 اسفندماه سال 1382 01:04
بعضی آدما خیلی پستن واقعا پستن تا به یه جایی می رسن دوستو رفیقاشون رو به باد فراموشی می سپارن خوب چرا؟ اینو نمی دونم مثلا یه نمونش یکی از هم کلاسی های قدیمیم (مردوشور ریختشو ببرن) ، که یه مدتی با هم سر یه میز بودیم ، قدو هیکل دو برابر بقیه ، که خیلی از خود راضی و مغرور هم بود ، خوب هر کس جای اون بود شاید به نژاد اصیلش...
-
هیچ خیالی نیست...
پنجشنبه 21 اسفندماه سال 1382 12:01
با اعصاب گوه میای خونه هی حرس اینو بخور ، هی خط نشون واسه اون یکی بکش ، روزنامه ی امروز چی نوشت فلانی بهم چی گفت، گور بابای هر چی نامرده ولش کن این همه حرس خوردنو ، یه شیرجه بزن تو کاناپه یه سیگار برگ زیر لب آتیش کن هی بکش تا دل هر چی با مرامه خنک بشه، لب به لبان فنجون قهوه که با کمی شیرو شکر با هم قاط شدن یه شلپ بیا...
-
از طرف کلید دار کلبه ی متروکه ...
پنجشنبه 7 اسفندماه سال 1382 20:04
با عرض سلام به تمام ارواح سرگردان در این وبلاگ اینجا یه وبلاگ متروکست کلبه وحشت خانه ی شیطان بله البته صد البته که جایی که رفتو آمد نباشه جن میزنه اما باید خدمت رفقای خودم بگم که این سایت ایرانی سافت وبسایت جالبی است از اون جاهایی که رفتو آمد زیاده و گوشه های وبلاگ تار عنکبوت نمی زنه و اما بعد برای اینکه ما هم یه چند...
-
صورتی
چهارشنبه 29 بهمنماه سال 1382 10:23
با سلام خدمت تموم رفقا ، امدم یه تو که( اگه درست نوشته باشم) پا این جا بهتون بگم که آقایون و خانومای که فیلم صورتی رو ندیدن حتما از ویدئو کلوپ بگیرین کلی با تریپاش حال کنن اونای که تو خارجن بشینن حسرت بخورن تا این فیلمو یا از روی یه سایتی بگیرن یا یکی از فامیلاشون براشون بفرستن یا منتظر بمونن تا یه چهار قرن دیگه این...
-
تو کوچه ها...
سهشنبه 21 بهمنماه سال 1382 18:01
یه روز ابری تغرییبا سرد که برگ تموم درختا ریخته و قبلا روفتگر اونا رو با جاروش جم کرده قدم بر میداری ، از ناکجا آبادی آمدی و میخای به ناکجا آبادی هم بری ، تو کوچه ها راه میری یه دفعه صدایی به گوشت میرسه دورو برت رو نگاه میکنی می بینی کسی نیست به راهت ادامه میدی دوباره یه صدای غیژ غیژ مث سازهای محلی بهت نزدیک تر میشه...
-
هر روز حالگیر تر از دیروز...
دوشنبه 20 بهمنماه سال 1382 14:37
امان از دست این بلاگ اسکای هر روز بخاطر یه چیزی سرویس دهی شو قطع می کنه. چته داش مصطفی ناراحتی آروم باش باز دادو فغانت که گوش هفت آسمون رو کر کرد مشتی ،آخه این که نشد رسم مشتیگری آره دا آروم باش جون سیبیلات دیگه دادو قال راه ننداز. این روزا چقدر دلم تنگ شده بود برای وبلاگم و صد برابر بیشتر برای وبلاگ شماها بلاگ اسکایی...
-
اعتیاد به چت و عوارض آن
چهارشنبه 15 بهمنماه سال 1382 09:38
با عرض سلام به تموم برو بچ اینتری، به اخص بچه های با حال با صفا مشتی وبلاگی و همین طور این چتر من ها سمج که ول معتلند ، بله همینطور که سر تیتر خوندید میخام به چتریستها گیر بدم هرکی موافقه یه یک بده بیاد بالا،اما اول مقدمه ای باید به عرضتون برسونم (امان از دست این مقدمه ها که خسته کننده ترین بخش هر کتاب یا مطلبی هستن)و...
-
فاجعه بم (دردی که هیچ وقت التیام نمی یابد)
سهشنبه 9 دیماه سال 1382 03:10
بم مکانی تاریخی و بی نظیر در جهان و مردمی که غریب هشتاد درصد زیر خاک، بم با اون ارگ سر به فلک کشیده خودش با اون خانه های کاه گلی دور خودش مثل یه مادر می مونه که فرزندان خودش رو دور خودش جمع کرده داره واسشون قصه میگه،ارگی که سالیانی دراز در خدمت پادشهان هر دوران بوده و چه مردمی در کنار اون زندگی می کردنند و اون را...
-
یکی از عجیب ترین روزهای زندگیم طو کتابخونه گذشت.
پنجشنبه 4 دیماه سال 1382 15:50
چند روز پیش رفته بودم کتابخونه اوضاع کتابخونه جوری بود که هرگز ندیده بودم از تعجب یه ساعت دم در کتابخونه دهنم وا مونده بود میگید چرا نوشته هایه زیر رو بخونید. چند روز پیش بعد مدرسه رفتم کتابخونه از در که وارد شدم انقدر شلوغ پلوغ بود که نگو ،با هزارو یک زحمت تونستم یه صندلی گیر بیارم وسایلمو بزارم روش برم دنبال کتابهای...
-
به دنیای آبی و سفید خوش امدید.
چهارشنبه 3 دیماه سال 1382 01:21
این خوش امد گویی خیلی دیره اما دلم نیومد اینارو ننویسم پس نامردا لا اقل تا اخر بخونین خیلی کمه زیاد نیست که سرتون صوت بکشه . خیلیا وقتی بهم میرسند می پرسند راستی مای پرسونال نوتس یعنی چی، منو میگی:هه هه، مای پرسونال نوتس آقای بیسواد یعنی (یادداشتهای شخصی من؟!!!...) اینو اینجا گفتم تا دیگه کسی ازم نپرسه یعنی چی . اما...
-
نیم نه کمتر از نیم ، نیم نیم
سهشنبه 2 دیماه سال 1382 02:37
سلام به همه رفیقای خودم از اینکه یه چند روزی اینجارو به روز نکردم واقعا شرمنده خوب پیشمیاد،بی پولی ،امان از دست این بی پولی پول یه کارت نیم ساعته رو هم نداشتم، شماهام که به این وبلاگ ما یه کمک مالی، معنوی که نمی کنید، راستی رفقا از اینکه میان اینجا به ما محلی نمیدید حتی یه نظرم نمیدید خیلی ممنون واقعا از ابراز احساسات...